شنبه ۳ دی ۱۳۹۰ ساعت 0:46 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
شکوه سبزه زار
تو شکوه دمیدم نوری
که نشسته به سینه ی آب
تو صدای شکفتن روزی
که رسیده ز قله ی خواب
تو گذشتی از توفان ها
تو گذشتی از باران ها
از بی کران ها
تو رسیدی از آن سوی دریا
گل و عشق و ترانه رسید
گل یخ از نسیم تو پژمرد
دل غنچه به سینه تپید
تو بمان
تو بمان
تو بمان ای همیشه بهار
ای شکوه سبزه زار